حسي ندارم
|
|
برای تو می نویسم ، شاید این و تو بخونی
اخه احساسی که داشتم، تو واسم، یعنی همونی
وقتی دیدم که تو رفتی، اتشی شد توی قلبم
به خودم گفتم بسوزو ، نمی دونی که چه کردم
من دیگه حسی ندارم، نه دیگه حالی نمونده
همه حرفای دل من ، مثل سنگ رو دلم مونده
بقضی که خاموش نمیشه
وقتی تورو به یاد میاره
....
امیدوارم خوشتون امده باشه
نظرات شما عزیزان:
ادامه مطلب |
سه شنبه 24 خرداد 1390برچسب:, |
|
|
|